تحولات لبنان و فلسطین

رئیس یک سازمان، تصمیم به تغییر یکی از مدیران مجموعه خود می‌گیرد. این اتفاق رخ می‌دهد و مراسمی جهت تودیع و معارفه هم برگزار می‌شود. در این مراسم و پس از انجام آن که البته خالی از حواشی هم نبود، مدیر عزل‌شده، به‌سمت یکی از مدیران دیگر سازمان حمله‌ور می‌شود و او را مورد ضرب‌وشتم قرار می‌دهد.

ماجرای مشت‌زنی مدیر معروف محیط زیست

به گزارش قدس آنلاین، چند روزی درگیر گزارش‌های میدانی از این شهر به آن شهر در سفر بودم و طبیعتا برخی سوژه‌ها و اتفاقات، به‌قول معروف از دستم دررفت و فرصتی برای پرداخت به آنها فراهم نشد. البته این به‌معنای گذشتن از این سوژه‌ها و اتفاقات نیست. همیشه همین‌طور بوده‌، یک‌سری سوژه و مساله بوده‌اند که فوریت پرداخت داشته‌اند، یعنی اگر همان روز و همان موقع به آنها نمی‌پرداختیم، بعدتر بیات می‌شدند و امکان پیگیری آنها نبوده؛ اما بعضی اتفاقات دیگر سوای این ویژگی فوریت داشتن، رویه جاری هم دارند، یعنی همان موقع و همان روز تمام نمی‌شوند و بسامد دارند و ممکن است مدت‌ها در محافل مختلف رسانه‌ای در ارتباط با آنها گفت‌وگویی باشد و نیاز به بررسی‌های بیشتر هم داشته باشند. مثل چه؟ مثل ماجرای چند روز پیش و ضرب‌وشتم یکی از مدیران سازمان حفاظت از محیط‌زیست توسط مدیر عزل‌شده در مراسم تودیع و معارفه!

همین یک خط که به‌عنوان تیتر این ماجرا در رسانه‌ها منتشر و پیامدهای آن همچنان گریبانگیر سازمان حفاظت از محیط‌زیست شده است، گویای اهمیت و البته شدت بد بودن ماجراست، اما چون همه‌چیز به همان روز و همان واقعه ختم نشد و به مدد ارتباطات و البته تلاش‌های مدیر عزل‌شده، جریان رسانه‌ای برای تطهیر چهره او که خود عامل اصلی این فاجعه بوده ادامه‌دار شده است، لازم می‌دانم چیزکی بنویسم و ببینیم دقیقا آن روز و در آن مراسم چه اتفاقی افتاد، چه کسی این کار را انجام داد و این فرد چه پیشینه و کارنامه‌ای دارد. آن وقت به‌گمانم بهتر می‌توان فهمید که چرا سعید محمودی، مدیرکل معزول محیط‌زیست استان تهران این‌طور با حیثیت سازمان حفاظت از محیط‌زیست بازی و آن را نقل هر جمع و محفلی کرده است.

آن روز دقیقا چه اتفاقی افتاد؟

تک‌خطی ماجرا همان بود که گفتم. رئیس یک سازمان، تصمیم به تغییر یکی از مدیران مجموعه خود می‌گیرد. این اتفاق رخ می‌دهد و مراسمی جهت تودیع و معارفه هم برگزار می‌شود. در این مراسم و پس از انجام آن که البته خالی از حواشی هم نبود، مدیر عزل‌شده، به‌سمت یکی از مدیران دیگر سازمان حمله‌ور می‌شود و او را مورد ضرب‌وشتم قرار می‌دهد.

اصلا این چند خط را بدون اینکه این مراسم کجا و برای چه کسانی تدارک و انجام شده است بخوانید و از شدت بدی ماجرا افسوس بخورید تا بعد برسیم به اینکه این مراسم کجا بوده و این اتفاق توسط چه مهره‌ای در این سازمان صورت گرفته است. چند روز پیش جلسه‌ای جهت تودیع و معارفه سعید محمودی، مدیرکل سابق محیط‌زیست استان تهران برگزار می‌شود. در جریان این جلسه محمودی مدام تلاش می‌کند نظم جلسه را به هم بزند و با صحبت‌هایی خلاف عرف و رویه چنین جلساتی و بعضا توهین‌هایی به این کار ادامه می‌دهد؛ اما حاضران جلسه با سعه‌صدر ماجرا را مدیریت می‌کنند و تودیع و معارفه به پایان می‌رسد.

بعد از جلسه اما حواشی پایان نمی‌یابد و همان چیزی که بالاتر گفتیم اتفاق می‌افتد. وقتی حاضران از جلسه خارج می‌شوند، سعید محمودی، مدیر عزل‌شده، به‌سمت برادران نصیری، مدیرکل حوزه ریاست سازمان حمله می‌برد و با مشت به‌صورت نصیری که از جانبازان جنگ و شیمیایی است می‌زند و آسیبی به او وارد می‌کند.

وقتی نصیری به زمین می‌افتد هم محمودی دست‌بردار نیست و با لگد به جان نصیری می‌افتد که با دخالت حاضران غائله پایان می‌یابد. ناگفته نماند محمودی در جریان این حمله و ضرب‌وشتم، مکررا به نصیری توهین کرده و حتی او را به مرگ هم تهدید می‌کند و بعد هم ادعا می‌کند هرکاری دلش می‌خواهد انجام می‌دهد و کسی هم هیچ غلطی نمی‌تواند بکند.

بعد مدعی می‌شود که پشتش به برخی چهره‌های شاخص دولتی و نظام و البته نمایندگان مجلس گرم است و غیره. با نوشتن این حرف‌ها واقعا نمی‌دانم باید بخندم یا تاسف بخورم که چنین مهره‌هایی سال‌ها در مسند قدرت و مدیریت در کشور بوده‌اند، اما به هر شکل این ماجرا رخ داده و یک‌مهره مدیریتی در سازمان محیط‌زیست، این‌طور به جان بقیه می‌افتد و با آبروی یک سازمان بازی می‌کند.

ماجرا همین‌جا تمام نمی‌شود. بعد از این تهدیدها و اتفاقات، گویا واقعا مدیر عزل‌شده، حامیانی هم در بدنه قدرت دارد و هوا تاریک نشده، تماس‌هایی از سمت برخی چهره‌های خاص از نهادهای بالایی و خیلی بالایی با رئیس سازمان صورت می‌گیرد و بعضا با زبان نرم و بعضی هم از موضع بالا خواستار بازگشت محمودی و حل‌وفصل ماجرا می‌شوند تا مشخص شود که تهدیدها و ادعاهای محمودی خیلی هم توخالی نبوده که هیچ، اتفاقا حسابی هم چپ پری دارد. مساله‌ای که تا آن موقع شاید کسی متوجه حجم و گستره آن نبود، اما بعد از آن همه فهمیدند محمودی خیلی هم بی‌گدار به آب نزده و پشت‌گرمی‌های ویژه‌ای دارد.

واکنش رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست به حواشی اخیر

بعد از این اتفاقات همان‌طور که گفتیم حواشی ادامه پیدا کرد و تمام نشد. هم موضع‌گیری‌هایی از سوی مسئولان و هم حاشیه‌سازی‌هایی از سوی رسانه‌ها. در راس اینها، علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت از محیط‌زیست که احتمالا این روزها درحال رایزنی با دوستان محمودی و پاسخ به مطالبات آنها برای برگرداندن و مسکوت گذاشتن کار غیراخلاقی اوست در واکنش به حواشی اخیر پیرامون این اقدام سعید محمودی در مراسم ختم شهید محیط‌بان «برومند نجفی» که در محل ساختمان سازمان حفاظت محیط‌زیست برگزار شد، گفت: «ظلم‌ستیزی، فسادناپذیری، ولایت‌پذیری ازجمله صفاتی است که باید در انتخاب مدیران به آن توجه داشته باشیم و مدیری موردقبول ماست که این شاخص‌های اخلاقی را دارا باشد. این مسئولیت برعهده من گذاشته شده که افرادی را انتخاب کنم که ویژگی‌های مذکور از صفات اخلاقی آنها باشد و همین ویژگی‌هاست که عهد اخوت میان دولت مردمی و انقلابی را با مردم محکم می‌کند؛ هدف نهایی ما خدمت به مردم است و مدیران دولت انقلابی به‌هیچ‌وجه در راه رسیدن به این هدف، اهمال و سستی نمی‌کنند؛ چراکه مسیر دولت مبنی بر حفظ و صیانت از حقوق مردم است. زمانی که رئیس‌جمهور محترم بنده را تنفیذ کردند از من خواستند که بر پایه همین کلیدواژه‌های فسادناپذیری و ولایت‌پذیری با هرگونه فساد مبارزه کنم و بر من واجب است که دست هر انسان فاسد و باندهایی که قصد دارند محیط‌زیست کشور را به فساد آلوده کنند، قطع کنم؛ ما به‌هیچ‌وجه اجازه این دست‌اندازی‌ها و درگیر کردن خانواده محیط‌زیست کشور را نخواهیم داد و در این راه از جان و مال خود، مایه می‌گذاریم. محیط‌زیست ما به افرادی نیاز دارد که برمبنای اصول نظام جمهوری اسلامی و دولت مردمی به حفاظت از محیط‌زیست کشور بپردازند. در جلسه شورای‌عالی محیط‌زیست، آقای رئیس‌جمهور به من اعلام کرد هرجایی که برای حفظ محیط‌زیست به تقابل نیاز است، شما تقابل کنید و من پشت شما خواهم ایستاد؛ بر همین راستا ما وظیفه داریم تا راه‌های تجاوز به محیط‌زیست و منابع طبیعی کشور را برای هر فردی در هر جایگاهی که باشد، مسدود کنیم.»

فردی که همکارش را تهدید به مرگ می‌کند، چه باید نامید؟

سوای ریاست، کارکنان سازمان حفاظت از محیط‌زیست هم در واکنش به رفتار دور از شأن محمودی در جلسه تودیع و معارفه مدیرکل محیط‌زیست تهران واکنش نشان دادند و مطلبی را منتشر کردند که در بخشی از آن این‌طور آمده: «در تمام دوران تشکیل سازمان حفاظت محیط‌زیست، عزل‌ونصب‌هایی صورت گرفته که گاهی به‌مذاق برخی خوش نیامده و زبان به اعتراض می‌گشایند، خصوصا در این دوره که مشاهده می‌شود مدیرانی که متاسفانه در عملکرد خود تخلفاتی داشته‌اند، بیشتر اعتراض می‌کنند و با تشویش اذهان عمومی همکاران، در فضای مجازی، اقدام به انتشار مطالب دروغی می‌کنند.

درمورد اتفاقی که در مراسم تودیع و معارفه مدیرکل جدید محیط‌زیست استان تهران رخ داد، فرافکنی‌هایی در فضای مجازی منتشر شده و مواردی از قول کارکنان سازمان حفاظت محیط‌زیست در رسانه‌ها دست‌به‌دست می‌شود که به‌هیچ‌عنوان مورد تایید کارکنان سازمان محیط‌زیست نیست و توسط چندنفر از مدیران عزل‌شده و احتمالا برخی افراد خارج از سازمان هدایت و منتشر می‌شود.

ما کارکنان سازمان محیط‌زیست رفتار کودکانه و سخیف و مجرمانه مدیرکل سابق استان تهران در جلسه تودیع را کاملا محکوم می‌کنیم؛ متاسفانه وی سابقه تکرار این نوع رفتارها را در دوران گذشته نیز داشته است؛ اما به‌دلیل ارتباطی که با مسئولان قبلی سازمان داشت، موضوع رسیدگی نشد که اگر در آن زمان به‌درستی با این فرد هتاک برخورد صورت می‌گرفت، شاهد چنین رفتارهای خارج از عرف سازمانی نمی‌بودیم.

در مدیریت جدید سازمان حفاظت محیط‌زیست در دولت سیزدهم‌، رویکردها و تصمیم‌گیری‌ها فنی و تخصصی بوده و ملاک تصمیم‌گیری نظر کارشناسی است و در مقابل فشار سیاسی و افراد بانفوذ به‌هیچ‌عنوان کوتاه نیامده و مصمم هستند که جای بسی خوشحالی است. هنوز آثار تصمیمات سیاسی و منفعت‌های شخصی دوره‌های گذشته در محیط‌زیست پابرجاست؛ به‌عنوان‌مثال در دوره عیسی کلانتری، طرح مخرب «بایوجمی» که کارشناسان محیط‌زیست تمام تلاش خود را کردند که اجرا نشود؛ اما به‌خاطر نفع شخصی و با دستور ویژه رئیس‌وقت سازمان محیط‌زیست به اجرا درآمد که مصداق بارز جنایت و تخریب محیط‌زیست است.

به‌هرحال تخلفات سهوی یا عمدی توسط مدیران سابق سازمان یا بی‌کفایتی برخی از آنها کاملا برای ما کارکنان محیط‌زیست مشهود است که خوشبختانه توسط مسئولان سازمان شناسایی و جابه‌جایی صورت گرفته است اما در شبکه‌های اجتماعی اخباری منتشر می‌شود که سازمان را به دو گروه مدیران و کارشناسان تقسیم کرده و با رجزخوانی و خط‌ونشان کشیدن خواهان برکناری مدیران حال‌حاضر سازمان هستند. تذکر این نکته ضروری است که نباید در زمین مدیران بی‌کفایت سابق بازی کرد؛ واقعا فردی که برای حفظ جایگاه و صندلی خود، همکارش را تهدید به مرگ می‌کند، چه باید نامید؟!»

محمودی عزل شد؛ اما به قول خودش تمام نه!

از بعد واقعه تا همین حالا که من درحال نوشتن این خطوط هستم، محمودی ناظر به همان ارتباطی که گفتیم و نوشتیم، درتلاش است تا ماجرای جلسه و بعد از جلسه تودیع و معارفه را وارونه روایت کند و به‌قول اصطلاح معروف، جای ظالم و مظلوم را تغییر دهد. همه‌چیز که هست و شاهدان هم که همگی می‌گویند محمودی به‌سمت برداران نصیری حمله کرده و با مشت به‌صورت او کوبیده، چه چیزی را پنهان می‌کنند؟ برای پاسخ به این سوال هم کمی صبر کنید. باید به این سوال در بازخوانی راهی که محمودی تا امروز آمده پاسخ داد.

در جریان لاپوشانی و وارونه کردن اتفاقات روز جلسه تودیع و معارفه، برخی هم به‌صورت عیان به حمایت از مدیر معزول یعنی سعید محمودی پرداختند. یکی از این افراد پدر سعید محمودی بود که با نوشتن متنی مشکوک و البته تهدیدآمیز ناظر به حواشی پیش‌آمده سعی در قومیتی کردن ماجرا دارد تا با گل‌آلود کردن آب هم رفتار زشت فرزندش را توجیه کند و هم این که حاشیه‌ای جدید پیش روی سازمان ایجاد کند. تازه اینها درحالی است که به‌گواه حاضران در جلسه و اسناد موجود، این محمودی بود که با فحاشی به مردم خطه‌ای از کشورمان سعی در ایجاد بلوا و آشوب داشت، نه شخص دیگری. نمی‌دانم با وجود این تعداد شاهد و سند و... چطور می‌توان ماجرایی به این وضوح را وارونه روایت کرد.

از محمودی‌ای که می‌شناسیم، تا محمودی‌ای که هست

بالاتر گفتیم که برای فهم این رفتار و ادعاهای محمودی نیاز به شناخت او در تمام سال‌هایی است که در سازمان حفاظت از محیط‌زیست مسئولیت داشته است. از محیط‌بانی در اشتران کوه تا مدیرکلی محیط‌زیست تهران! باید بدانیم چه مسیری طی شده و چه مناسباتی در جریان است که محمودی به این راحتی با مشت به دهان مدیران می‌کوبد، تهدید می‌کند و سر آخر هم می‌گوید هیچ‌کس هیچ کاری نمی‌تواند بکند.

محمودی کارش را با محیط‌بانی در منطقه اشتران‌کوه در استان لرستان آغاز کرد و خدمت در همین منطقه خاص که تفرجگاه بسیاری از چهره‌های شناخته‌شده سیاسی و غیره است باعث شد از همان شروع کار در محیط‌زیست، ارتباطات خوبی را برای خودش دست‌وپا کند. همان ارتباطاتی که حالا به هر شکلی سعی در تطهیر چهره او دارند و مدام به سازمان حفاظت از محیط‌زیست فشار می‌آورند.

محمودی بعد از مدتی محیط‌بانی در اشتران‌کوه، ریاست محیط‌زیست منطقه و بعد هم ریاست محیط‌زیست درود را در کارنامه خودش ثبت می‌کند. بعد از این او به‌دنبال معاونت محیط‌زیست لرستان بود که با مخالفت مدیرکل وقت دستش از این جایگاه کوتاه ماند؛ اما این اتفاق خیلی هم برای محمودی بد نشد و او که حتی سابقه معاونت در محیط‌زیست را تجربه نکرد و از رسیدن به آن ناکام بود، ‌یکباره و با حمایت پیراسته از مدیران سابق و با نفوذ سازمان حفاظت از محیط‌زیست به‌سمت مدیرکلی محیط‌زیست استان سیستان‌وبلوچستان منصوب شد.

دوره مدیریت او در سیستان‌وبلوچستان حواشی زیادی داشت، اولین مورد ضرب‌وشتم در کارنامه محمودی در این استان و زمانی که او ذی‌حساب اداره را به باد کتک گرفت، اتفاق افتاد و تجربه اخیر هم نشان داد که او همچنان عادات غلط گذشته‌اش را فراموش نکرده است. به‌اذعان مدیران با سابقه محیط‌زیست، محمودی تبحر خاصی در ارتباط‌گیری و تیم‌سازی داشت. در همین مورد سیستان‌وبلوچستان او با معرفی پورملایی به‌عنوان معاون محیط‌زیست و سپس پیشنهادش به‌عنوان مدیر استان هم در راستای تقویت شبکه‌اش گام برداشت و هم اینکه مانع از افشای برخی مسائل در زمان مدیریتش در استان سیستان وبلوچستان شد.

در یک مورد از اقدامات عجیب محمودی یکی، دو روز قبل از هر سفرش به تهران راننده لندکروزی را که در اختیارش بود با همان ماشین راهی تهران می‌کرد تا وقتی دو روز بعد هواپیمایش به زمین نشست، او در تهران با این ماشین تردد کند و در اختیارش باشد! از جریمه‌های چندده‌ میلیونی همین ماشین در زمان مدیریت او در محیط‌زیست سیستان هم فعلا حرفی نمی‌زنیم.

محمودی با همان رویه قبلی و مدلی که گفتیم، بعد از سیستان‌وبلوچستان راهی استان مرکزی شد. فضای بسته و نظام مدیریتی حاکم در محیط‌زیست استان مرکزی باعث شد دست‌وپای محمودی بسته باشد و نتواند رویه‌های سابق را در اینجا هم پیاده کند. برای همین با تلاش بسیار، در کمتر از یک‌سال و البته با معرفی جایگزین خود در مسیر تکمیل پازل مدیران همسو وقتی به‌طور ناگهانی مدیرکل محیط‌زیست استان فارس فوت شد، با کمک همان پیراسته که حالا دوستش معاون استاندار فارس بود، راهی این استان و مدیرکل محیط‌زیست فارس شد.

محمودی در فارس هم بر همان ریل مدیریتی قبلی پیش رفت و اقدامات شائبه‌برانگیزی هم در این استان داشت. البته ناگفته نماند یکی از علل اصلی پرداخت به این گزارش آشناییت نام سعید محمودی برای من بود. در پرونده زمین‌خواری منطقه بمو در شمال شیراز، نام سعید محمودی را هم در بین مدیران محیط‌زیست این استان دیده بودم. بعد از پیگیری‌ها هم مشخص شد که در زمان مدیریت او بیش از ۱۰۰ هکتار از اراضی ملی خورده شد و صدایی از او که مدیرکل محیط‌زیست بود، درنیامد. انتقال خواهر تاجگردون، نماینده جنجالی مجلس شورای اسلامی از آموزش‌وپرورش به اداره محیط‌زیست و انتخاب او به‌عنوان معاون، انجام طرح‌های پژوهشی درخصوص تالاب‌ها و اکوسیستم‌های استان با هزینه‌های میلیاردی که به‌اذعان مدیران وقت جز چند طرح کپی چیزی عاید محیط‌زیست استان نشد و کار ویژه و مفیدی هم صورت نگرفت.

فارس آخرین ایستگاه محمودی برای رسیدن به یکی از بزرگ‌ترین آرزوهایش در دوران فعالیت در محیط‌زیست بود و او بالاخره در زمان ریاست عیسی کلانتری، از مدیران همسو و همفکرش، به ریاست محیط‌زیست تهران رسید. بعد از تغییر دولت و ترس محمودی از بر باد رفتن آنچه اندوخته بود، او ابتدا به سمیه رفیعی که شائبه‌هایی مبنی‌بر انتخابش به‌عنوان ریاست سازمان محیط‌زیست از همان ابتدا مطرح بود نزدیک شد و البته این نزدیکی هنوز هم برای او انتفاع داشته و هم پدر محمودی و هم خودش از سمیه رفیعی، رئیس فراکسیون مجلس به‌عنوان حامی خود نام می‌برند.

نقطه اوج ارتباط‌گیری محمودی بعد از پیروزی رئیسی در انتخابات بود که او با برپایی مراسمی در پارک ملی لار و مهمانسرای باغ شاد از برخی چهره‌های خاص پذیرایی ویژه‌ای انجام داد و خدمات خاصی را ارائه کرد و به‌قولی جای پای خودش را در این دولت سفت کرد. درحالی‌که در دوران ریاست‌جمهوری روحانی و مدیریت محمودی در اراک، او مصاحبه‌هایی علیه رئیسی -که آن دوران نامزد ریاست‌جمهوری بود- داشته و همین مورد هم به‌خوبی نشان می‌دهد محمودی برای رشد و پیشرفت از هیچ‌ چیزی دریغ نمی‌کند.

در ارتباط با ریخت‌وپاش‌های محمودی در مهمانسرای باغ شاد، شبهات زیادی وجود دارد و نامه‌ای هم به ریاست سازمان بازرسی ارسال‌شده که محمودی در این مجموعه خدمات عجیب و زیادی به برخی چهره‌های مشخصا سیاسی ارائه می‌کند و همین‌ها هم باعث حمایت‌های زیاد و عجیب از او بعد از فاجعه چند روز پیش شده است. جمیع این موضوعات و به‌علاوه مسائلی که گفتن‌شان خارج از حوصله مخاطب است نشان می‌دهد که از سعید محمودی، مهره معزول هیچ‌ چیزی بعید نیست، چه مشت به‌صورت کسی بزند، چه نه!

منبع: فرهیختگان

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • reza ۱۱:۰۹ - ۱۴۰۱/۰۶/۰۷
    0 0
    ی تنه رفتی قاضی از کجا معلوم راست میگی ؟ قدس حواست به کلیت ماجرا باشه شعور مردم رو دست کم نگیرین
  • reza ۱۱:۱۰ - ۱۴۰۱/۰۶/۰۷
    0 0
    به نظر مغرضانه س ای داستان